بازیکن سابق تیم های پاس، فولاد، پرسپولیس، ابومسلم و... که این روزها مشغول دیالیز در بیمارستان پارس تهران است، صبح امروز میزبان جواد نکونام در این بیمارستان بود. مظاهری که چندی پیش پیوند کلیه داشت، حالا با مشکلات تازه ای روبرو است و باید یک بار دیگر کلیه خود را پیوند بزند. او هر هفته سه روز به بیمارستان پارس می رود تا دیالیز کند. هزینه های سنگین دیالیز و همچنین پیوند کلیه باعث شده تا فوتبالی ها برای کمک به او اقدام کنند. 

وحید مظاهری که دو سال در پاس همبازی جواد نکونام بود، امروز نزدیک به نیم ساعت میزبان او بود و با هم درباره وضعیتش و همچنین شرایط این روزهای نکونام در استقلال حرف زدند. کاپیتان تیم ملی پیگیر وضعیت مظاهری بود و برای دقایقی درباره مشکلاتی که برایش پیش آمده با او حرف زد که مظاهری گفت: «من روحیه ام بالاست و دکترها هم از این وضعیت تعجب کرده اند.» مظاهری و نکونام دقایقی هم درباره خاطرات بازی در پاس حرف زدند و همچنین درباره تیم ملی و شرایط کنونی شماره 6 در استقلال. نکونام علاقه ای نداشت تا از او عکسی گرفته شود اما سرانجام به کمک یکی از دوستان نزدیک مظاهری، این عکس گرفته شد.

تا همين يکي دو ماه پيش يک عده از هواداران که همين الان هم بعضي هاشون فعال هستند و برخي هاشون هم که ديدند ديگه تابلوشده اند،مدام به امير قلعه نويي گير مي دادند و حتي انتقاداتشان به حدي رسانده بودند که مي گفتند:حاضرند استقلال به دسته يک برود اما امير قلعه نويي در سرمربي تيم نباشد!منتهي اين روزها مي بينيم که در بعضي از سايتها و وبلاگهاي هواداراي بعضي از اين ملونها مواضع خود را تا حدودي تغيير دادن و ضمن تعريف و تمجيد از تيم امير خان کاملا خودشان را به آن راه زدند و فراموش کردند که ابتداي فصل و حتي تا نزديکي هاي نيم فصل چه چيزهاي مي گفتند و چگونه بر عليه قلعه نويي و برخي از بازيکنانش صحبت ميکردند و آنها را زير تيغ انتقادات بي رحمانه و متعصبانه و در عين حال کورکورانه خود قرار داده بودند!؟
بايد به اين دوستان دم دمي مزاج اين نکته را يادآوري کنيم که؛تيمي که الان در حال حاضر شما را به تحسين وا داشته هنوز آن تيمي که مورد قبول هواداران فوتبال فهم و استقلالي اصيل است،نمي باشد!آن درخششي که از تيمهاي قلعه نويي انتظار داشتيم هنوز با بازيهاي روان و تماشاگر پسند، شروع نشده و مي بايست اگر اتفاق خاصي نيافتد_ همانند دور رفت که پيش بيني ها درست از آب درنيامد و امتيازاتي را بر اثر مشکلات نادري از جمله جدايي زندي،توزي و مصدوميت جان واريو و ...از دست داديم_ از هفته چهارم آن تيم رويايي هواداران و مورد تاييد سرمربي تيم را خواهيم ديد!تيمي که در ديدارهاي خانگي ويا بيرون از خانه به پيروزي پر گل فکر مي کند و در اکثر بازيهايش در 20 دقيقه اول کاملا حريفانش را در زير فشار همه جانبه خود شلاق ميزند و بعد از زدن گل برتري با کمي احتياط و عقب نشيني تاکتيکي گلهاي بعديش را از بين روزنه هايي ايجاد شده و فضاهاي که بخاطر جلو کشيدن و جبران گل خورده در بين بازيکنان حريف بوجود مي آيد،به ثمر خواهد مي رساند.
لذا دوستاني که تا ديروز امير قلعه نويي را مي کوبيدند،لطف کنن از آن طرف پشت بام نيافتند!
اين درست که استقلال ملک پدري قلعه نويي و يا احيانا طرفداران پر و پاقرص آن نيست!اماقرار نيست کسانيکه تا ديروز وي را به بدترين شکل ممکن مي کوبيدند حالا با به به کردن هاي بيشتر از حد معمول از طرف ديگري براي تيمشان غش کنن و در نهايت دوباره در نقش حاشيه سازان براي تيم مشکلات جديدي را بوجود بياورند!

همین که عکسهای یک بازی فوتبال در بین بانوان رساته ای میشود،می توان امیدوار باشیم که اینچنین تصاویری فتح البابی شود برای توجه بیشتر مسئولان به ورزش بانوان وهمچنین انگیزه ای ایجاد بشود برای دیگر بانوانی که دوست دارند ورزش را بصورت حرفه ای دنبال کنند و در نتیجه با دیدن همچبن تصاویری رغبت بیشتری از خود نشان بدهند.

عجب مشتی زد،پرویز برومند.....
پایان رافت .........!
دربی چهل و نهم؛ جمعه 9 دی 1379
این بازی یک حساسیت ویژه داشت و آن هم حضور مهدی هاشمی نسب در ترکیب اصلی استقلال بود؛ بازیکنی که تا فصل پیش برای پرسپولیس به میدان می آمد و قاتل استقلال شده بود.
منصور پورحیدری در این بازی، هاشمی نسب را در خط حمله به کار گرفت اما این پرسپولیس بود که با پنالتی بهروز رهبری فرد در دقیقه 58 به گل اول رسید. ده دقیقه بعد محمد نوازی با یک ضربه ایستگاهی از نزدیکی های خط اوت، بازی را به تساوی کشید و در پنج دقیقه پایانی، هاشمی نسب گل دوم استقلال را زد و غش کرد! اما این گل هم دوامی نداشت و علی کریمی در دقیقه 87 بازی را به تساوی کشید.
برخلاف دعواهای گذشته، این بار جنجال ها بعد از سوت پایان شروع شد؛ با مشتی که پرویز برومند به صورت پایان رافت زد و پس از آن هم نوبت به حمید استیلی و محمد نوازی رسید که مشت و لگدی روانه هم کنند. این دعوا تاثیری بر نتیجه بازی نداشت ولی محرومیت هایی برای بازیکنان رقم زد.

در برنامه نود چهارشنبه شب فقط زمانیکه امیر قلعه نویی برای لحظات کوتاهی روی خط برنامه آمد و چهره عادل فردوسی پور که اصلا آماده همچین مکالمه ای نبود و کاملا مشخص بود جا خورده برایم جالب به نظر رسید.عادل در زمانیگه می خواست با امیر صحبت کند جمله ای را  بصورت انتقادی شروع کرد که در انتهای آن مخاطبین برنامه منتظر نتیجه گیری عادل از حرفهای که زده بود شدند،منتهی عادل فقط در آن دو موردی که در مورد میزبانی گهر و صحبتهای قبل و بعدش شده بود،از امیر قلعه نویی تعریف و تمجید کرد!عادل بدجوری رنگش عوض شده بود و کاملا معلوم بود یه جورایی ابهت امیر باعث دستپاچگی و استرس  وی شده بود!
آخه تو که از امیر استقلال حساب میبری(همانطور که از ناصر حجازی می بردی)چرا تو کار استقلالیها میگذاری و بیخودی موضوعات کوچک این تیم را بزرگ می کنی و به چالش میکشی!؟

کاپیتان تیم ملی باشی....
8 سال در بهترین لیگ اروپا بازی کرده باشی....
جز رکورداران تعداد بازی ملی باشی....
به کاسیاس گل زده باشی.....
خلاصه جواد نکونام باشی....
باید در چهارچوب قوانین باشگاه استقلال و شخص امیر قلعه نویی حرکت کنی!
همین ریزه کاری ها و شهامتی که امیر قلعه نویی دارد باعث موفقیتهای بسیار وی شده است !
ایول به امیر خان که بخاطر مصلحت اندیشی و کسب نتیجه و یا خوش آمدن کسی به بازیکنی که با تیم تمرین نکرده بود،بازی نداد!
نکته:نکونام با وجود آنکه کاپیتان تیم ملی و بازیکن بزرگی می باشد و همچنین هیچ مصدومیتی هم نداشت در بازی با آلومینیوم هرمزگان بخاطر عدم شرکت در تمرینات تیمی توسط قلعه نویی بر روی نیمکت ذخیره ها نشانده شد.
قلعه نویی اگر بابت این تصمیمش تاوان هم می داد و تیمش متضرر میشد،باز هم می بایست از این کار وی تقدیر و تشکر کرد.