دکتر فتح‌اله‌ زاده تابحال مدیریت باشگاه فوتبال استقلال تهران را در سه برهه زمانی و به مدت بیش از ده سال عهده دار بوده است و توانسته دو بار به مقام قهرمانی در لیگ،چهار عنوان قهرمانی در جام حذفی و یک دوره به مقام نائب قهرمانی جام باشگاه های آسیا برسد.
وی توانسته در فصل نقل و انتقالات بازیکنانی همچون کرار جاسم و آندرانیک تیموریان را از باشگاه فوتبال تراکتورسازی تبریز ، سیدمهدی رحمتی ، خسرو حیدری و هاشم بیک زاده را از باشگاه سپاهان ، رسول خطیبی را از باشگاه فوتبال هامبورگ ، فرهاد مجیدی را از بهمن کرج ، آرش برهانی را از پاس تهران ، میلاد میداودی را از استقلال اهواز و جواد نکونام را از اوساسونا به این باشگاه آورد.

بزرگترین پیروزی:نمی دانیم دلیل جذب بازیکنانی که در مطلب فوق نامش برده شده چه افتخاری برای حاج آقا فتح الله زاده دارد که نوشته شده.اگر قصد اشاره به بمب ترکاندن های حاجی بوده که مهمترین نقل انتقال فوتبال ایران چرا چیزی ننوشته اند؟
انتقال مهدی هاشمی نسب آنهم بصورت مستقیم از پرسپولیس به استقلال را می توان بهترین و مهمترین نقل و انتقال فوتبال ایران بنامیم که اتفاقا حاج آقا را جذب همین بازیکن به استاد ترکاندن بمب معروف کرده است!

این گفت و گویی است متفاوت با جواد نکونام؛کاپیتان تیم ملی فوتبال ایران که در یکی از شب های بارانی اسفند ماه 91 به هتل آزادی آمد و از تقریبا 20 سال فوتبال بازی کردنش گفت.سالهایی که پر بوده از غرور،افتخار،شادی و البته ناکامی.دراین "عکس،مصاحبه" نکونام وقتی با عکس های خاص روبرو می شد برای چند ثانیه سکوت می کرد و بعضا تک کلمه ای جواب می داد.اوج بغض او زمانی بود که بارگاه حضرت عبدالعظیم را نشانش دادیم.
جواد برای ثانیه ای به عکس خیره شد و گفت:«عشق و زادگاه.»بیان همین دو کلمه حرف های زیادی را در خودش نهفته داشت.بازیکن استقلال با نشان دادن هر عکس گاهی می خندید و گاهی هم می گفت:«بزن عکس بعدی.»نکونام حرف های زیادی در سینه اش داشت که بعضی از آنها را با تماشای این عکس ها بیرون ریخت،اما ترجیح داد بقیه حرف ها را هم در دلش نگه دارد و در یکی از روزهای سالهای آینده؛زمانی که از دنیای فوتبال خداحافظی کرد در مورد آنها حرف بزند.

آنهایی که من را از بچگی می شناسند می دانند که اگر پدرم نبود من فوتبالیست نمیشدم.خیلی از روزها نمی خواستم بروم سر تمرین اما پدرم بود که من را مجاب می کرد و خودش با من می آمد.من بازی های استقلال را به همراه پدرم می رفتم شیرودی.پدرم وقتی استقلال گل می زد من را پرت می کرد بالا.او خودش هم در جوانان شاهین فوتبال بازی کرده.با محمد آیینه چی و اکبر رستمی هم بازی بوده است.در مورد پدر نمی شود حرف زد.من این قدرت را ندارم.

ان شاالله امسال سال،موفقیت آبیدلان و آبیدوستان باشد.
سلامتی داش علی منصوریان که اولین برد فوتبالی ایران در سال جدید با هدایت وی با تیم ملی امید مقابل مغرب در قطر بدست آمد.

فصل قبل در یک دیدار ازلیگ قهرمانان آرش برهانب درحضور بزرگانی چون سید مهدی رحمتی،پژمان منتظری و.. بازوبند کاپیتانی استقلال را بر بازو بسته بود.
در ابتدای این فصل بحثهای بسیاری بابت بستن بازوبند کاپیتانی استقلال در میان استقلالیها و بعد رسانه های خبری بوجود آمده بود و هر از سوی هر بازیکنی اظهار و نظرهای مختلفی در خصوص بستن کاپیتانی شنیده میشد!اما برهانی هیچگاه در مورد کاپیتانی تیم هیچ ادعایی داشت و نه صحبتی انجام داده بود.بنده خدا بابت بازوبندی که بعد از دو کاپیتان اول تیم باید بر بازو می بست هیچ اظهار نظری نکرده و حاشیه ای برای تیم ایجاد نکرد!
مع الوصف؛ هواداران استقلال و حتی کادرفنی تیم باید به این نوع رفتار های ارزنده و اخلاقی برهانی بیشتر بها بدهند و اگر از سوی وی بعضی حرکات بچگانه و احساسی رخ می دهد_همانند اخراج در دیدار تراکتورسازی_به یاد بعضی از رفتارهای خوب و ارزشمند آرش بیافتند و زیاد مته به خشخاش نگذارند!

در روز سه شنبه اتفاق عجیبی برای حسن اشجاری رخ داد که باعث شد کار او در چهارشنبه سوری به بیمارستان بکشد.
وی که دوشنبه شب پس از بازی استقلال مقابل نفت تهران،به رشت رفته بود،روز سه شنبه برای انجام کار یک کار بانکی به خودپرداز مراجعه کرد و وقتی پس از انجام کارش،به سمت اتومبیل خود حرکت کرد،یک موتورسوار در جهت مخالف به او برخورد کرد.اینچنین اشجاری به زمین افتاد و سرش به گارد ریل کنار خیابان برخورد کرد.
حاضران در محل و فرد موتورسوار بلافاصله اشجاری را به بیمارستان منتقل کردند و سر او 9 بخیه خورد.
مدافع استقلال پس از حضور در منزلش دچار حالت سرگیجه شدید شد و به همین دلیل بار دیگر به بیمارستان مراجعه کرد.او درباره وضعیت خود اظهار داشت:در حال حاضر درد زیادی از ناحیه سر دارم و حالم تعریفی ندارد.سرم گیج می رود و احساس سنگینی هم می کنم.پزشکان گفتند که اگر سانتی متری پایین تر این اتفاق افتاده بود،الان حلوایم را خورده بودید.
اشجاری تاکید کرد:با این وجود راضی ام به رضای خدا.حتما تقدیری بوده است.دکتر نوروزی،پزشک استقلال قرار است به رشت بیاید تا من را زیر نظر بگیرد.تا حضور او صبر می کنم اما درد دارم و امیدوارم شرایط مطلوب جسمی را پیدا کنم.
بزرگترین پیروزی:حالا فرض کنید این بازیکن دور از جان فرهاد مجیدی یا مجتبی جباری یا سید مهدی رحمتی بودو به جای سر بازیکن پا یا دست وی آسیب شدید می دید!!چه بلای سر استقلال و هوادارانش پیش می آمد!اولا که استقلال برای بازی 10 فروردین خود مقابل سپاهان  یک نیروی خود را از دست داده بود!و دوما هواداران الان پاشنه در باشگاه را در آورده بودند و یا گوشی بازیکن مورد نظر را تا حالا با تماسهای خود سوزانده بودند!

اولین مطلب سال 92

نکونام:پول نیست، به قرآن بچه ها به عشق هواداران از جان مایه گذاشتند.
دم جواد نکونام گرم که با وجود اینکه بیشترین طلب را بین بازیکنان استقلال از باشگاه دارد اما تا به حال هیچ حرفی در مورد پول نزده بود.حالا هم که صحبتی کرده در مورد کل تیم و مشکلات همه بازیکنان لب به گلایه باز کرده است.

نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد                                       عالم پير دگرباره جوان خواهد شد

سال 91 با تمام خوبی ها و بدی های روزهایش روبه اتمام است.به شخصه در این سال روزهای خوبی را طی نکردم.عقربه های ساعت تیک تاک کنان با زبان بی زبانیش به من اشاره دارد که زمستان را باید بدرقه کرد!سختیها و روزهای سخت امسال را فقط باید در گوشه ذهنت آرشیو کرد و از ساعتی دگر نام آنها را خاطره گذاشت!باید به شرط حیات و نفش روزهای که قرار است در سال جدید سپری کنیم امیدوار شد!به روزهای که نمی دانیم چه سرنوشتی را خدای مهربان برایمان مقدر کرده است.
در حیاط قدیمی خانه پدری مان ایستاده بودم که چشمم به درخت کنار حیاط افتاد،شکوفه زده بود.چقدر زیبا و چشم نواز شده بود.یاد عزیزانی که امسال از دست داده بودم افتادم.یاد روز اول بهمن ماه که پسر عمه 19 ساله خود را از دست داده ام. داشتم دیوانه میشدم.قلبم بدجوری به تپش افتاده بود،نتوانستم خودمم را کنترل کنم و .....
حالا که حالم کمی بهتر شده،به حال و احوالی فکر میکنم که قراراست چند ساعتی دیگر متحول بشود!
نمی دانم زمستان سال آینده  را خواهم دید یا نه!نمی دانم کمی زودتر ماه رمضان را خواهم دید یا نه!نمی دانم قسمت عزدارای برای شهیدان دشت کربلا  در محرم سال 92 نصیبم خواهد شد یا نه!
اما هر چه قسمت باشد بازهم مثل امسال و با تمام سختیها و مشکلاتی که پشت سر گذاشتم،فقط می گویم راضیم به رضای خدا.

                  
هرگه که دلم همسفر باد صبا شد
گفتی که مرو مرکب بی زین شدی ای عشق
هرگز نکشیدی به دلم رسم صنوبر
افسوس که صورتگر بی چین شدی ای عشق
اگر چه یادمان می‌رود که عشق تنها دلیل زندگی است اما خدا را شکر که نوروز هر سال این فکر را به یادمان می‌آورد. پس نوروزت مبارک که سالت را سرشار از عشق کند.
با آرزوی موفقیت در سال آینده برای سرمربی تیم محبوبمان به همراه تاج کبیر آسیا